جدول جو
جدول جو

معنی حامدی قزوینی - جستجوی لغت در جدول جو

حامدی قزوینی
(مِ)
گویا قزوینی است، هر قسم شعر میگوید، و چنان بلندپرواز و خودپسند است که امیرخسرو را بزحمت قبول دارد. خدا همه شاعران را از این حال در امان خود نگاه دارد. این بیتها از اوست:
بجلوه ای ز برم آن پری روان گردید
که آب حسرتم اندردهان جان گردید
زمانه داشت مرا کینۀ نهان در دل
چو مبتلای توام دید مهربان گردید.
(مجمعالخواص ص 304)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مِ دِ قَزْ)
شمس الدین ابوالرضا حامد بن ابی المظفر قزوینی، معروف به ابن العمید. تفلیسی او را یاد کرده گوید: مولد وی قزوین بسال 548 ه. ق. و در مراغه نزد مجد جیلی و در بغداد نزد سدید سلماسی و فخر نوقانی علم آموخت، او حدیث شنیده و حدیث گفته است، و بر قطب نیشابوری قرائت کرده و با او بسال 576 به شام شده، و متولی قضاء حمص گشته و سپس به حلب منتقل گردیده، و در آنجا درس گفته است و به سال 626 وفات یافت. (اعلام النبلاء در تاریخ حلب ج 4 ص 401)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
شاعری از مردم قزوین و منشاء و موطن وی شهر کاشان است. بیت ذیل ازگفته های اوست:
ما با تو خورده ایم می و بی تو کی خوریم
خون جگر خوریم اگر بی تو می خوریم
لغت نامه دهخدا
قزوینی. او راست: رساله ای در شرح جلال دوانی بر تهذیب المنطق و آنرا بدمشق در 953 هجری قمری نوشته است
لغت نامه دهخدا